سنتوری (یا: علی سنتوری) فیلمی ایرانی در ژانر درام است. این فیلم ساخته داریوش مهرجویی در سال ۱۳۸۵ خورشیدی است. سنتوری فیلمی است اجتماعی با رویکردی انتقادی که تم اصلی آن تضاد سنت و مدرنیته در جامعه امروز ایران و موضوع آن سقوط هنرمند و خودویرانگری او در جامعهای است که هنر واقعی را برنمی تابد و مدام آن را محدود و سرکوب میکند. این فیلم توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توقیف شد و از اکران بازماند.علی، نوازنده چیره دست سنتور و خواننده محبوب جوانان ناگهان در اوج شهرت و موفقیت افسار زندگی را از دست میدهد و به بیراهه میرود. او میگوید همه بدبختیها از وقتی شروع شد که عشق بزرگ زندگی ام، هانیه مرا ترک کرد، اما هانیه زمانی میرود که علی مدت هاست در بند اعتیاد خانمان سوز خود گرفتار است...فیلم برداشتی آزاد از عقاید یک دلقک نوشته هاینریش بل است.نام این فیلم نخست علی سنتوری بود و به دلیل ممیزی به سنتوری تغییر پیدا کرد. سنتوری قرار بود در تاریخ ۳ مرداد ۱۳۸۶ اکران شود که به بهانههای مختلف از سوی وزارت ارشاد از جمله عدم توانایی کنترل جو سالن، اکران آن لغو شد. پس از هفت ماه سرنوشت اکران سنتوری همچنان در ابهام بود تا اینکه سیدی قاچاق آن با زیرنویس انگلیسی که مترجم آن مامک نوربخش بود به بازار آمد و واکنشهای فراوان و متناقضی را برانگیخت. از سویی تهیه کننده از مردم خواست فیلم را نخرند و از سویی مسئولان عوامل فیلم و تهیه کننده را مقصر اصلی توزیع غیرمجاز فیلم دانستند. مهرجویی در مصاحبهای عنوان کرد که نسخهای که غیرقانونی منتشر شده با نسخه نهایی که آماده پخش بود متفاوت است و خرید آن را «شرعاً حرام» دانست! پس از انتشار سیدی سنتوری شماره حسابی از سوی تهیهکننده و کارگردان فیلم اعلام شد تا علاقه مندان بهای بلیت را به این شماره حساب واریز کنند تا عواید حاصل از این طرح صرف امور خیریه شود. این پیشنهاد مورد استقبال قابل توجهی قرار گرفت و بیش از ۱۰۰۰ میلیون ریال به شماره حساب فوق واریز شد. دیوان عدالت اداری در پی شکایت سازندگان فیلم پیرامون درخواست لغو ممنوعیت اکران فیلم مذکور و تصدیق خسارات وارده اجازه اکران یا عدم اجازه را حق وزارت ارشاد دانست. همچنین شکایت تصدیق خسارت موجه اعلام شد. بدین ترتیب امکان اکران این فیلم با توجه به مخالفت وزارت ارشاد منتفی شد. داریوش مهرجویی پیرامون ممنوعیت نمایش این فیلم توسط وزارت اطلاعات گفت: در مورد فیلم «سنتوری»، آن را برداشتند قیمه قیمه کردند و سوزاندند؛ آن هم بدون هیچ دلیلی، فقط به دلیل غرض شخصی. من اینجا نکتهای را یادآوری کنم. برای اینکه فیلمی ساخته شود، اول از همه باید سه تا فیلم نامه به بخش فرهنگی فارابی بدهید. بعد سه نسخه از فیلمنامه را هم به وزارت ارشاد بفرستید. وزارت ارشاد هیئتی دارد که مینشینند و فیلم نامه را میخوانند. فارابی هم هیئتی دارد که کارشان همین است. بعد از بالا و پایین کردنهای متعدد، بالاخره مجوز میدهند. بعد که کارگردان شروع به ساخت فیلم کرد، هیئتی میآید و مجوز ساخت میدهد. بعد که ساخت فیلم تمام شد، هیئتی دیگر اثر را بررسی میکند و به آن مجوز نمایش میدهد. بعد فیلم به جشنواره میرود. در جشنواره هیئت دیگری فیلم را میبیند، آن را بالا و پایین میکند و مجوز میدهد. بعد از آن هیئت داوران فیلم را میبینند و به آن جایزه میدهند و... میخواهم بگویم یک فیلم دو هزار مرحله را طی میکند تا ساخته شود! این چه صیغهای است که میگویند فلان فیلم مجوز نداشته یا قابل نمایش نبوده؟! هر فیلمی تمام این مراحل را طی میکند تا ساخته شود. به هر حال با اینکه سنتوری از تمام این مراحل عبور کرد ولی اجازه نمایش پیدا نکرد. جناب وزیر عملاً ما را از نان خوردن انداخت! سرانجام پس از کشمکشهای فراوان در مردادماه ۱۳۸۹، پس از سکته قلبی و مرگ نابههنگام تهیهکننده آن فرامرز فرازمند در 5۵ سالگی، مجوز اکران ویدیویی این فیلم صادر شد.
جوایز
سیمرغ بلورین؛ بهترین بازیگر نقش اول مرد؛ بهرام رادان؛ بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر؛ بخش مسابقه سینمای ایران؛ ۱۳۸۵
بهترین فیلم از نظر تماشاگران در بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر